ابتدا باید مشخص کنیم که منظور ما از قدرتهای ماورایی در این مقاله، همان علم جادوگری است زیرا امور ماورایی به خودی خود در طبیعت حضور داشته و حتی مستقل از نیروهای انسانی نیز وجود دارند. منتها اگر بخواهیم بدانیم بشر چه زمانی به این قدرتها پی برده و آن را به عنوان دانشی جدای از علم و دین به کار برده در این صورت لازم است که بازه بررسی خود را کوچکتر کرده و صرفا بر منشا جادو تمرکز کنیم.
از ابتدای ظهور بشر، انسانها به نحوی به قدرتهای نامرئی و فراتر از توانایی های خود اعتقاد داشته و آیین های ابتدایی و محلی را برای یاری گرفتن از این نیروهای مرموز و پنهان ابداع کردند و الهه ها و بتهای گوناگونی ایجاد کردند. آنها این نیروها را به امید افزایش باروری محصولات، شفای بیماریها و … به کار می بردند.
اما جادو اگر بنا به تعریف واقعی خود یعنی ایجاد تغییر در جهان و افراد به نفع منافع شخصی باشد در این صورت ماهیتا مخالف مشیت الهی بوده و در سرزمینهایی که ادیان الهی هنوز در آن گسترش نیافته بودند توسعه پیدا کرد و از زمان حضرت نوح و حضرت سلیمان به بعد به اوج خود رسید.
یکی از اولین جادوگران برجسته در جهان، مغهای ایران بودند که آموزه های جادوگری همراه با رسومات دینی آنها بوده و اطلاعات زیادی هم از آنها باقی نمانده است. نام جادو یا magic هم از کلمه مغ (و ماگوس از ریشه لاتین) گرفته شده.
۶۰۰ الی ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، جادو در یونان به عنوان مجموعه ای از روشهای خطرناک و گاهی فریب کارانه و آزاردهنده شناخته شد.
با ظهور مسیحیت، جادو بیشتر از قبل با نیروهای شیطانی و دمونها همراه شد و به نحوی در تقابل با دین مسیحیت قرار گرفت. البته متاسفانه همه انواع امور ماورایی مثل ستاره شناسی، طلسم نویسی و فالبینی هم از دسته جادو قرار گرفت در حالی که فقط جادوی سیاه است که در راستای آسیب به آدمی و رسیدن به منافع خودخواهانه فعالیت دارد.
البته بعدها انواع جادوهای مثبت گونه تر توسط ایتالیاییها به عنوان جادوی طبیعی معرفی شد که بیشتر به اموری چون ستاره شناسی و کیمیاگری مشغول بودند و کار خود را با نیروهای طبیعت انجام می دادند.
انواع مختلف جادو هم از گذشته در سراسر جهان به مرور زمان شکل گرفتند. برای مثال در مصر جادوی کابالا چندان قدرت و شیوع پیدا کرد که انواع دیگری از جادوهای مشابه هم از آن مشتق شده اند.
در گوشه ای دیگر از دنیا، شمنها و بومیان آفریقا و استرالیا و آمریکای جنوبی، شیوه های جادویی مخصوص خودشان را هم برای شفادهی امراض، جاسوسی اطلاعاتی، استفاده در کارهای مخرب و … ابداع کرده بودند.
در قرن های اخیر، مطالعه امور ماورایی بیشتر در قالب مطالعه توانایی های مدیومی انسانها و و برپایی جلسات ارتباط با روح مورد توجه بوده و آزمایشات و کتب مختلفی در این زمینه ارائه شده. البته جادوی قدیم نیز توسط تلاش های آلیستر کراولی و همکاران او به شیوه ای قابل هضم تر و به دور از به کارگیری ابزار های نامانوس و عجیب تبدیل شد. امروزه اشکال علمی تر مطالعه ماورا هم معمولا در سطح بررسی امکان پرواز روح، تجارب نزدیک به مرگ و شناخت مکانیسم رویابینی، تله کنیزی، انرژی درمانی و … است.
البته تاریخچه جادو و انواع آن یک بحث بسیار مفصل است و نیاز به موشکافی های دقیق دارد که در اینجا در مورد آن بحث نمی شود چون بیشتر یک ریشه یابی تاریخی است تا ماورایی.
مسئله ای که به چشم میخورد تفاوت در نوع نگاه به ماورا و استفاده از قدرتهای آن در عصر قدیم و جدید است. در گذشته افراد به ابزارها و وسایل، اوراد مخصوص و گاهی طلسمها و گیاهان جادویی خاص برای انجام تغییرات ماورایی مورد نظر خود نیاز داشتند. انگار چندان خبری از نیروهای ذهن و کارهایی چون هیپنوتیزم، تله کینزی، بیوکینزی، تله پاتی و … به روشهای متکی بر ذهن نبوده است.
ولی در عصر معاصر، امور ماورایی فارغ از مطالب شرک آلود و اوراد عجیب، طلسمهای پیچیده و قربانی کردن و … صورت می گیرد و بیشتر متکی به شناخت مکانیسم های ذهنی انسان از جمله ورود به حالت خلسه و تغییر امواج مغزی که خود می تواند امور ماورایی متعددی همچون تله پاتی، دید از راه دور، رویابینی، پرواز روح، تله کینزی و … را رقم بزند.
سلام. مرسی. میشه اسم چند تا از جادوگرایی که امروزه فعالیت دارند روبگین و بگین تو کدوم کار ماهر تر و مشهور تر هستند؟شما طرفدار کدام یک هستید؟ و کدام یک در زمینه ی جادوگری در دنیا از همه معروف تر است؟
با سلام. به دلیل ممنوعیت بحث جادو در کشور، در سایت به آن پرداخته نمیشود مگر در حد نقد و بررسی تاریخی آنها.