سلام به همه. میخام از تجربه خودم از چشم سومم بگم که تمام وسایلاشون میبینم مثلا وقتی نشسته بودم داشتم همراه خانواده چایی میخوردم یه دفعه یه چیزایی جلو چشمم اومد که دیدم تمام وسایلاشون مثل ظرف های آب خوری شون و.. یا مثلا شبا وقتی از خواب بیدار میشم برم دستشویی بازم وسایلاشون دیدم یه بار تو بومهن طبقه دوم بودم همه ابر هاشون دیدم آسمون اونارو دیدم یا این که طبقه اول بومهن داخل خونه بودم که. چند تا گل بزرگ قشنگ دیدم. یا این که حرفای تو دل یه نفر قشنگ شنیدم چی گفت داشت با خودش میگفت هیچ کسی منو دوست نداره
تجربه بعدیم این بود که مثلا یه پسر ۱۰ ساله هی تو خواب شروع می‌کرد داد زدن و و بلند میشد با چشمای باز اونارو میدید و داد میزد میگفت چقدر شما زشتید و هرچی صداش میزدیم صدای مارو نمیشنید و یک شب که ما به اتفاق با هم هممون خواب بودیم وقتی بیدار شدم برم دستشویی من اون چیزایی که اون بچه ۱۰ ساله میدید دیدم دوتا بودن و پایین پای اون پسر وایساده بودن یکیشون خیلی کوتاه چهار شونه بود و اون یکیشون یکم بزرگ تر بود و چهار شونه ولی جفتشون زیاد بلند نبودن و از کسی خبر دار شدم بعد ها اون دوتا جن های روزی اون پسر بودن که پایین پاهاشون بودن
و یک بار هم اومدم به زور چشم سومم باز کنم که صدای واقا ترسناکی شنیدم صدای خنده جن بود بلند بلند و دیقه مثل صدای شیطان بود که تو بعضی جاها شنیدم مثل فیلم ها و یه انکبوت خیلی خیلی خیلی بزرگ که همزمان با باز شدن چشم سومم انگار منو میتونست ببینه و سمت من میومد که من با دستم هی کنارش میزدم و سریع چشم سوم بستم که دیگه اون نبینم ولی حس میکنم باید قرآن میخوندم که محافظ من باشه چشم سوم خودم از اون بعد بستم ولی چشم سومم برای چیزهای دیگه هنوز بازه.