خاطره ماورایی که دارم راجب کبودی هایی هست که فکر می کنم دلیلش به جن ربط داشته باشه. وقتی بچه بودم بدنم بدون اینکه به جایی بخوره کبود میشد. پدر و مادرم فکر میکردن به خاطر شیطنت های خودمه و یادم نیست به کجا خوردم ولی جاهایی کبود میشد که اصلا احتمال نداشت به جایی خورده باشه. اگه خورده بود هم اون قدر باید درد میکرد که من متوجه میشدم. کبودی ها هر چند ماه یه بار تکرار میشدن. من هم به خیال اینکه چیزی نیستن بهشون توجه نمیکردم. بعدا دیدم بین خوابهایی که شب قبل کبودی ها میبینم با خود کبودی ها ربط هست. اگه خوابم دم صبح بود و میدیدم جن تو خواب بهم حمله کرده همون روز بدنم کبود میشد. شکل کبودی به اندازه دایره و قهوه ای و حدود ۵ سانت بود. وقتی دست میزدم خیلی درد میکردن. همه جای بدنم تا حالا این طوری کبود شده مثل پشتم پاهام دستام گردنم و شکمم. یه بار رفتیم آزمایش بدیم ببینیم بیمار هستم یا نه. شاید این کبودی ها به خاطر مشکل و بیماری باشه ولی مشکلی نداشتم. چند سال از این کبودی ها خبری نبود تا اینکه دوباره پیدایشون شد. اواخر بدتر شد. نه تنها من کبود میشدم وسایلامم خراب میشدن. جای چنگ هم به کبودی ها اضافه شد. چند بار جای چنگ رو روی دیوار دیدم ولی گفتم شاید کس دیگه ای این کار رو کرده ولی باطننا می دونستم کار جن ها باید باشه. چون کسی دیوونه نیست بره روی دیوار چنگ بندازه. بچه کوچیک هم نداریم. می ترسیدم با حقیقت رو به رو شم. حتی این کبودی و چنگ رو هم نسبت می دادم به چیزهای دیگه. وقتی دیگه خیلی اذیت شدم دعا خوندم که بدتر شد. گفتم شاید باید از کس خاصی این دعاها رو بگیرم. به پدر دوستم که دعانویسی بلد بود و همسایه هاشون هم اعتقاد داشتن پدرش خیلی وارده و هر کی ازش چیزی دیده بود مراجعه کردم. بهم گفت جنها بهت حمله میکنن و همه کبودی ها و زخم ها به خاطر جنه. اگه ادامه پیدا کنه وسایل خونتونم برمیدارن میبرن. مزاحمتشون بیشتر میشه و ممکنه به بقیه اهالی خونه هم آسیب بزنن. گفتم آخه چرا فقط با من دعوا دارن؟ گفت بچگی آب جوش ریختی روشون اون جنها هم دارن انتقام می گیرن. دعانویس رایگان نبود ولی چون پدر دوستم بود برای من رایگان دعا نوشت داد. همه جا با خودم می برمش. از اون موقع دیگه کبود نشدم. فقط چند بار صداهای عجیب شنیدم که برام تازگی داشت ولی احساس می کنم سپری برام ایجاد شده که جن ها نمی تونن از یه فاصله ای بهم نزدیک شن به خاطر همین دور از اون سپر می خوان من رو بترسونن. همینکه می دونم دیگه کاریم ندارن و بهم آسیب نمی زنن برام کافیه.
سلام
شهرزاد عزیز اگر بدن شما هم به خاطر حمله این موجودات کبود می شود یعنی آنها به راحتی از هاله دفاعی شما عبور کرده اند. همیشه قبل از خواب هاله دفاعی را ایجاد کنید و از خدا و راهنمایان و خودبرتر خود بخواهید آنها را از شما دور نگه دارند.