در این پست در مورد اینکه چرا برخی از افراد تصور می کنند نباید تجربه های ماورایی خود را به کسی بگویند صحبت می شود. همچنین نتیجه گیری خواهیم کرد که آیا این کار درست است یا خیر. (لازم به ذکر است که منظور از تجربه ماورایی همان حالاتی مثل پرواز روح، دید اختری، ملاقات با راهنمایان درونی و …. است و با تجربه های عرفانی و مذهبی فرق دارد).
افراد معنوی زیادی را ملاقات کرده ام که دارای توانایی ها و تجارب ماورایی مختلفی بوده اند و وقتی از آنها توضیحات بیشتری در مورد شرح تجربه شان خواستم از بازگو کردن آن امتناع کردند. دلایل این افراد معمولا یکی از موارد زیر است:
– هیس…تو هم مانند ما نباید اسرار و تجربه های ماورایی خود را فاش کنی زیرا اگر آنها را پیش کسی بازگو کنی دیگر آن تجارب را نخواهی داشت.
– هیسسس…نباید این تجارب را به نااهلان بگویی زیرا طمع کرده و خودشان به دنبال سوء استفاده از این قدرت ها می روند.
– هرگز تجربه های ماورایی را به کسی نگو چون اطرافیان تصور می کنند خل شده ای و یا مواد مخدر کشیده ای و هذیان می گویی.
هر چند که با مورد آخری کاملا موافقم ولی در مورد گزینه اول و دوم نیاز به بحث داریم.
اگر قرار بود در اختیار گذاشتن چنین تجربه هایی با دیگران باعث تضعیف این قدرت ها در ما شوند در اینصورت هیچ آموزگار علوم غریبه ای در مورد تجربه های خودش در کتاب ها و جلسات خود صحبت نمی کرد و همه چیز را به صورت خشک و تئوری وار توضیح می داد و می رفت. قدرت یک استاد وقتی نمایان می شود که تجربه های ماورایی که داشته است را با شاگردان در میان گذاشته و به آنها این اطمینان را بدهد که اولا خودش این مسیر را رفته و دوما آنها را تشویق کند و بگوید که داشتن چنین تجاربی چندان دور از انتظار نیست. بسیاری از کتب معتبر در حوزه علوم ماورایی صفحاتی را به تجربه های شخصی اساتید نویسنده کتاب اختصاص داده است و حتی خواندن آنها بسیار بیشتر از مباحث تئوری و خسته کننده کتاب جذاب تر است.
برخی از این کتب ممکن است کاملا بر اساس تجربه شخصی این اساتید نوشته شده باشند.
عده ای تجربه کرده اند که وقتی تجربه ماورایی و عجیب خود را به کسی گفته اند دیگر آن چیز را تجربه نکرده اند. این موضوع مستقیما به خاطر بازگو کردن آن تجارب نبوده. بلکه می تواند دلایل مختلفی داشته باشد:
– شخص وقتی آن چیزها را برای کسی بازگو می کند احساس غرور و اغنا می کند و همین او را از تلاش بیشتر و دستیابی مجدد به آن تجربه معنوی باز می دارد. اگر فردی این قدر کم جنبه است بهتر است تجربه خود را به کسی نگوید.
– گاهی فردی انگیزه و علاقه و پشتکار قبلی خود در تمرینات را ندارد و واقعا قرار است برای مدتی، تجربه ماورایی خاصی نداشته باشد. از قضا همان مصادف شده است با یکی از روزهایی که در آن تجربه معنوی خود را به کسی گفتن. بنابراین این دو اتفاق کاملا تصادفی را به هم ربط می دهد و تصور می کند که برملا کردن ماجرای خود باعث توقف تجارب جدید او شده است.
– تلقین اینکه گفتن تجربه ماورایی برای دیگران مساوی است با قطع دریافت تجربه ماورایی جدید باعث شده است که واقعا خودشان را نسبت به این مسئله شرطی کنند.
اگر واقعا می ترسید با گفتن تجربه های خود به بقیه، قدرت های ماورایی خود را از دست دهید در این صورت به برخی انجمنهای خارجی علوم روحی مراجعه کنید که چه طور افراد، روزانه تجربه های عجیب خود را برای همگی یادداشت می کنند و حتی به بحث و گفتگو می گذارند و نه تنها استعداد و توانایی خود را از دست نداده اند بلکه به خاطر تشویق بقیه، بیشتر تمرین کرده و تجربه های بیشتری هم کسب کرده اند.
افرادی که اصولا مسخره باز و یا به شدت مادی گرا هستند قطعا به شما نگاه عاقل اندر سفیه می کنند و درخواست می کنند ساقی خود را عوض کنید….این افراد تنها گناهی که دارند این است که تجربه ای در علم ماورایی ندارند و نمی توانند با علم دو دو تا چهارتای منطقی خود، پدیده های ماورایی را درک کنند. بنابراین چون نه دلیل علمی برای باور به این چیزها دارند و نه تجربه ای در این زمینه دارند بنابراین به آنها حق دهید که شما را مسخره کنند چون کار دیگری بلد نیستند. پس بهتر است برای کاهش اعصاب خردی و تهمت معتاد بودنتان به مواد توهم زا، تجارب خود را به این عزیزان بازگو نکنید زیرا واقعا هم باعث می شوند به خود شک کرده و دیگر انگیزه قبلی را برای پیگیری تمرینات معنوی نداشته باشید.
مسئله مهم دیگر اینکه وقتی روی توانایی ها و قدرت های ماورایی بیش از حد تاکید کنید و هدف معنوی واقعی خود را فراموش کنید خود به خود وارد حالت ذهنی قدرت طلبی می شوید. هر کجا ذهن پا بگذارد توانایی ماورایی کم رنگ می شود. توانایی های ماورایی معمولا در حالت آگاهی ناب و به دور از تحلیل های ذهنی اتفاق می افتند. گاهی به خاطر ذهنی شدن ما در هنگام بازگو کردن تجارب ماورایی ممکن است واقعا آن تجارب را کمرنگ تر تجربه کنیم ولی اگر بی طرفانه و صرفا جهت اطلاع دهی به بقیه از وجود عالم ماورا باشد چنین مشکلی پیش نمی آید.
دقت کنید که مهارت های ماورایی شما حاصل تلاش و کوشش طولانی مدت شما هستند و وقتی در آنها مهارت پیدا کنید می توانید به اراده خودتان آنها را ایجاد کنید. بنابراین یک چیز شانسی نیستند که اگر فرضا آنها را به کسی گفتید دکمه توانایی های شما خاموش شوند. برای مثال توانایی پرواز روح شما ممکن است مدیون قدرت تمرکز فکر عالی و بالا بودن سطح انرژی شما باشد. اینکه با کسی از تجربه های خود بگویید باعث نمی شود که مثلا قدرت تمرکز فکرتان را از دست بدهید و دیگر نتوانید پرواز روح کنید. مگر آنکه تجربه های قبلی شما کاملا شانسی بوده باشد که در این صورت چه تجربه های خود را بازگو کنید و نکنید در هر حال نمی توانید آنها را مجددا به اختیار خود تجربه کنید چون اصلا مهارتی در آنها ندارید.
واقعا هر کس ادمی مثل شما نمیتونه تجربه هایی که با هزاران روز تلاش بدست اومده رو راحت در اختیار دیگران بزاره واقعا خوب است خصوصا گتاب چاکرا ها تون دمتتون گرم
کاملا درسته آدم نباید با حرص و طمع غرور و خود بزرگ بینی اطلاعات ماورایی خودش و در اختیار دیگران بزاره چون همون باعث از دست رفتن این ویژگی درون اون شخص میشه و همین طور هیچ وقت نباید راجب هر مسئله ای با افرادی صحبت کنه ک هیچ آگاهی و هیچ اطلاعاتی در رابطه با اون موضوع ندارن چون باعث دل سردی درون فرد میشن
سلام درسته حتی مولانا هم از سکوت و بازگو نکردن اسرار الهی صحبت کرده البته اسرار الهی خیلی فراتر از برون فکنی و یا رویا بینی است در عرفان اسلامی خیلی روی مجاهدت و مبارزه با نفس تاکید شده اصلا خلاصه عرفان همین مجاهدت با نفسه که پیامبرم ازش به جهاد اکبر یاد کرده این نفس خیلی قویتر از این حرفاست شما در درجات بالای معنوی باید مجاهدت بیشتری با نفس و بعد شیطان داشته باشید این راه بقدری سخت است که همت سالک به تنهایی کافی نیست برای همین استادباطن دار به مدد مریدش میاد و اونو از آسیب… بیشتر »
با سلام.
بله. اگر تجارب ما باعث تشویق و راهنمایی دیگران می شود در این صورت خوب است که بازگو شوند ولی اگر باعث تکبر و خوشایند نفس شوند و به درد کسی هم نخورند باید به صورت راز بمانند.
موفق باشید
سلام بنظر شما بیان اسرار میتونه نفسی که تزکیه و تصفیه نشده رو فربه نکنه؟ برای روشن شدن موضوع یه داستان بگم : ابوسعسد ابوالخیر که از عرفای پیشرفته بود در خواب نفسش رو میبینه که خیلی فربه است ازش میپرسه من که همیشه باتو مخالفت میکردم پس چرا سرخال و چاق شدی. نفس گفت : یادت میاد مردم ازت بخاطر مقام اولیایی که کسب کردی ازت تعریف میکردن اون تعریف خیلی بهم میچسبید. برای همین خیلی از اولیاالله مستورن و از رجال الغیب هستن البته در میان گذاشتن تجربه برای دیگران خیلی خوبه ولی نفس هم خیلی زیرکه و… بیشتر »
سلام به دوستان در مورد این مطلب بسیار آموزنده ای که ادمین گرامی زحمت کشیدن دوستان مطالبی خوب در نظراتشون ارائه دادن مثلا niaki گرامی حرفای خوبی زده و یا دوست دیگمون که اشاره خوبی کردن در مورد ادمین و سایر مسيولین گرامی سایت.در واقع این بزرگواران بدون طمع مادی و نیز بدون ذره ای ریا مطالب و آموزشهای بسیار صحیح و خوبی ارائه دادن.خودتون مطلعید که سایتهای زیادی هستن که با مبالغ بسیار پکیج آموزشی ماورایی غیر اصولی و بینتیجه ای رو تبلیغ میکنن.من یه کانل تلگرامیو چند ماه پیش یکی از دوستان بهم معرفی کرد و میگفت طرف… بیشتر »
سلام ادمین گرامی موضوع بسیار مهمی را مطرح نمودید و حقا که عالی تفسیر کردید.من خودم بعد از مدتی که تجارب اولیه را کسب کردم با شور و اشتیاق به خانواده و دوستان تعریف میکردم.و دیدم انگار که دارم روزنامه براشون میخونم.خب مشخصا من ناخوداگاه بدنبال تعریفو تمجید بودم.ولی کم کم به این نتیجه رسیدم که کسایی که اصلا رغبتی به این مسایل ندارند چرا من باید تجربمو بهشون بگم.والان هم اگه تجربه و یا دیدگاهی مطرح میکنم خیلی حواسم جمعه که اولا طوری بیان کنم که با تواضع باشه و باعث نشه مغرور شم.و تنها نیتم فقط راهنمایی و… بیشتر »
سلام. من مدتهاست در زمینه کارهای ماورایی هستم ولی جدیدا دچار شک و تردید در زمینه وجود خدا یا خدای احد و واحد شدم . نقطه نظر تیم شما چیه؟
با سلام.
داشتن تجربه های ماورایی به خودی خود باعث افزایش اعتقاد مذهبی نمی شود اگر این طور نبود فرقه های ذاله و غیرالهی که برخی از آنها بر پایه جادو کار می کنند وجود نداشتند. برای شناخت خدا، به جز توجه به امورات ماورایی باید مطالعات دینی و تفکر در این مباحث را افزایش داد.
موفق باشید
خب بزرگوار مطالعات زیادی داشتم و خودم اعتقاد خدایی زیادی داشتم اما خیلی کم رنگ شده یا حداقل به وجود خدای احد و واحد کمرنگ شده چون تو عوالم دیگه خدایان زیادی هست با قدرت های بالا
با سلام.
شما را درک می کنم و می دانم منظور شما چیست و احتمالا به این بر می گردد که هر کس در هر محله جغرافیایی باشد همان خدایی که مربوط به دین آن ناحیه است را قبول دارد. بنابراین شناخت اینکه بلاخره خدای واقعی کدام است سخت می شود.
شاید مطالعه معجزات قرآن به شما کمک کند که خدای حقیقی را بهتر بشناسید. البته بنده تخصص چندانی در امور مذهبی ندارم و شاید بهتر باشد با یک روحانی هم مشورت کنید.
موفق باشید
با سلام و سپاسی بیکران از جناب علی خانی عزیز و استاد بزرگوارمون سرکار خانوم ردای سیاه در تجارب و نوشتارهای قبلی عرض کردم که برون فکنی و پرواز روح رو با میل و علاقه وافری انجام میدم و خوشبختانه پیشرفت خوبی هم داشتم . سئوالی داشتم از محضورتون خانوم ردای سیاه : اخیرا” فردی که باهاش ملاقاتی داشتم بشدت مخالف چاکراها بود . خودشو متافیزیسین میدونست اما ادعا میکرد که تمام تجارب پرواز روح ، چاکراها ، موکل ، بیوکینزی و … همه و همه فقط کار ذهن خوداگاه و ناخوداگاه ما هست ! بکل منکر وجود چاکراها بود… بیشتر »
با سلام. آرمان عزیز تا ادمین آنلاین شوند بنده عرض کنم که چاکراها از دید روشن بینان و حتی توسط عکس برداری کرلیان قابل مشاهده است. امواج الکترومغناطیسی دور ما و ارتعاشاتی که در بدن در حالات مراقبه پیشرفته حس می کنیم به همین مراکز انرژی و کالبد انرژی مربوط می شود. مغز به طور خالی امواج خاصی صادر نمی کند و فعالیت های موجی مغز تا یک سانتی متری سر محدود می شوند. البته ذهن هم توانایی های زیادی دارد ولی تصورات ما اگر شکلی از انرژی نباشد چگونه می تواند بر دور دست ها اثر کند و مثلا… بیشتر »
سلام به دوستان با کسب اجازه از دوست عزیز و فرهیخته جناب علی خانی مسئله شک و تردید بین جوانان در سالهای اخیر خیلی زیاد شده و من هم از این قاعده مستثنی نبودم البته نه در مورد خداوند.خداروشکر با تمام کج روی هایم همیشه ایمان به خداوند و وجود خدایی احد و بی مانند در من وجود داشته.دوستان خداوند هیچ گاه نه دوست داره ونه اجازه میده انسانها از حقایق دور بشن.در مورد شک و تردید البته نه امور اعتقادی در امور دیگه تو سایت مطلب بسیار جالبی خوندم که ازش تونستم برداشتهای مفیدی کنم.بنظر من شک کردن بد… بیشتر »
با سلام.
بله شک گاهی مفید است و موجب افزایش مطالعه و آگاهی می شود. نقل است که عارفی به نزد امام صادق رسید و گفت من به دین شک پیدا کردم. امام هم جواب دادند که این شک تو عین ایمان است.
بنابراین اگر شک انسان را ناامید نکند و باعث کنجکاوی بیشتر او شود بسیار هم خوب است.
موفق باشید