قالب وردپرس قالب وردپرس قالب فروشگاهی وردپرس وردپرس آموزش وردپرس

مضرات سرکوب افکار و احساسات در مراقبه و راه حل ها

نشخوار ذهنی
نشخوار ذهنی چیست؟ چگونه از نشخوار ذهنی خلاص شویم؟
مهر ۲۴, ۱۴۰۲
تجربه ماورا
تجربه ماورایی شما – میخوام انرژیمو پس بگیرم (نوشته فاطمه)
مهر ۲۴, ۱۴۰۲

مضرات سرکوب افکار و احساسات در مراقبه و راه حل ها

سرکوب افکار و احساسات مدیتیشن

اشتباه رایج سرکوب افکار در مدیتیشن

مدیتیشن یکی از ابزارهای موثری برای آرامش ذهن و کاهش استرس است. اما یکی از اشتباهات رایج در مورد مدیتیشن، فهم اشتباهی است که معمولاً وجود دارد: گمان بر اینکه مدیتیشن به معنای سرکوب یا فرو کردن فکرها و احساسات است. در واقع، مدیتیشن هیچ وقت این معنا را ندارد.

هنگامی که ما در مدیتیشن هستیم، هدف نیست که به دنبال ذهنی کاملاً خالی بگردیم. بلکه، هدف اصلی این است که یک آگاهی بی‌انتها و بدون قضاوت نسبت به فکرها و احساسات خود تجربه کنیم. یعنی به هر فکری که می‌آید، اجازه بدهیم بیاید و برود، همانند ابرهایی که از آسمان عبور می‌کنند.

در واقع، هنگامی که فکری ظاهر می‌شود، به جای سعی در سرکوب یا رد کردن آن، می‌توانیم به آرامی و با آگاهی از آن غرق در آن شویم. فکرها و احساسات مانند مهمان‌هایی هستند که به طور طبیعی وارد ذهن ما می‌شوند. به جای مبارزه با آنها، می‌توانیم با دقت به آنها توجه کنیم و درک کنیم که آنها بخشی از تجربه‌ی ذهنی ما هستند.

 

سرکوب افکار و احساسات مدیتیشن

 

هدف مدیتیشن نه سرکوب فکرها است بلکه یادگیری از آنها و توانایی پذیرش وجود آنها به صورت بی‌انتهاست. با آرامی و آگاهی، می‌توانیم به جای سرکوب، باز کردن ذهن و دل خود را تجربه کنیم. این نگرش فراگیر به فکرها و احساسات در مدیتیشن، آرامش و آگاهی عمیق‌تری را به همراه خواهد داشت.

به عنوان یک مثال، تصور کنید که در حال مدیتیشن هستید و یک فکر ناخواسته در ذهن شما ظاهر می‌شود. این فکر ممکن است یک نگرانی درباره آینده یا یک خاطره ناخوشایند از گذشته باشد. در اینجا  مدیتیشن این گونه به کمک می‌آید:

۱- تشخیص فکر: اولین قدم این است که آگاهانه این فکر را تشخیص دهید. به آن نگاه کنید به عنوان یک فکر، نه بیشتر و نه کمتر.

۲- آرامش و نفوذ: سپس، به آرامی و با آگاهی، این فکر را بپذیرید. اجازه دهید به آرامی وارد ذهن شما شود بدون اینکه تلاش کنید آن را تغییر دهید یا بکاهید.

۳- مشاهده بی‌انتها: این فکر را مانند یک مشاهده‌گر بی‌انتها ببینید. بگذارید این فکر از ذهن شما عبور کند، همانند ابرهایی که از آسمان عبور می‌کنند بدون اینکه آنها را متوقف کنید یا تغییر دهید.

این نگرش به اجازه دادن به فکرها که بیایند و برود، بدون سرکوب یا دخالت، اجازه می‌دهد تا ذهن آرام شود و به تدریج به آرامش و تمرکز بیشتری برسد. این تمرین باعث می‌شود ذهن شما به مرور زمان آرام و آگاه‌تر شود.

به عنوان یک مثال دیگر، فرض کنید در حال مدیتیشن هستید و یک فکر از آینده پر از نگرانی ظاهر می‌شود. این فکر ممکن است مربوط به یک وضعیت ناخوشایند یا انتظارات ناصحیح باشد. در اینجا چگونه می‌توانید به این فکر واکنش نشان دهید:

همچنین بخوانید:   برآورده شدن خواسته ها در حالت تسلیم بودن

۱- تشخیص فکر: درست زمانی که فکر ظاهر می‌شود، آن را تشخیص دهید. بدون قضاوت یا ارزیابی، فقط به عنوان یک فکر آگاهانه آن را تشخیص دهید.

۲- احساسات پذیرش: احساساتی که این فکر ناشی می‌شود (مثل نگرانی یا استرس) را نیز پذیرش کنید. به احساسات اجازه دهید بیایند و بروند، بدون تلاش در مقابل آنها مقاومت کنید.

۳- تمرکز بر تنفس: حالا توجه خود را به نفس‌کشی خود برگردانید. به عمیق بودن و بیرون دمیدن هر نفس اجازه دهید تا شما را به لحظه‌های حاضر بیاورد.

۴- مشاهده با دقت: اگر فکر دیگری ظاهر می‌شود، بی‌انتها با دقت به آن توجه کنید و سپس به آرامی به تنفس خود بازگردید.

 

سرکوب احساسات

 

پس ممکنه در کل مدیتیشن همش در حال توجه به این افکار باشیم و چند ثانیه هم نشود که بر تنفس تمرکز کنیم؟

درست است، در مدیتیشن تمرکز بر فکرها و احساسات نیز یک جزء از فرآیند است. هدف اصلی مدیتیشن نه این است که ذهن را کاملاً خالی کنیم، بلکه به تجربه آگاهی از ذهن و احساسات می‌پردازد.

در مدیتیشن، می‌توانیم فکرها و احساسات را با توجه به طبیعی بودن آنها بپذیریم. بنابراین، اگر طی یک جلسه مدیتیشن چندین بار به فکرها و احساسات خود توجه کردید و سپس به تنفس بازگشتید، این همچنان یک مدیتیشن موثر محسوب می‌شود. این تمرین نشان می‌دهد که شما در حال آگاهی از ذهن خود و توانایی بازگرداندن توجه به نفس‌کشی هستید.

هر چقدر که بیشتر مدیتیشن را تمرین کنید، می‌توانید این توانایی را بیشتر تقویت کنید. با گذشت زمان، شما می‌توانید ذهن خود را آرام کرده و در هر لحظه به لحظه حال برگردید. این نگرش آگاهانه به تجربه به شما کمک می‌کند تا در کنار فکرها و احساسات، حالتی از آرامش و وجود در لحظه را تجربه کنید.

آیا این نوع مراقبه کردن برای ورود به اعماق عمیق خلسه کمکی می کند؟

بله، حتی اگر فکرها مزاحم شوند و شما فقط به آنها آگاه باشید، این نوع آگاهی ممکن است به بهبود ورود به حالت‌های عمیق‌تر امواج مغزی مانند دلتا کمک کند. در واقع، این توجه آگاهانه به فکرها و سپس بازگرداندن تمرکز به آگاهی از نفس می‌تواند یک تمرین مدیتیشن مؤثر باشد.

وقتی که شما به فکری آگاهی پیدا می‌کنید و سپس به آرامی تمرکز خود را به نفس‌کشی و بیرون دمیدن باز می‌گردانید، در واقع یک فرآیند “پاکسازی” ذهنی را تجربه می‌کنید. این به معنای آگاهی از فکرها و سپس به آرامی بازگشتن به حالت آرامش و آگاهی از نفس است. این تمرین کمک می‌کند تا ذهن شما از فکرهای زائد پاکسازی شود و به تدریج وارد حالت‌های عمیق‌تری از آرامش شود.

مهمترین نکته در اینجا صبر و تمرین مستمر است. هرچه بیشتر تمرین کنید و به تدریج آگاهی خود را از فکرها به آرامش و تمرکز به نفس‌کشی و بیرون دمیدن هدایت کنید، می‌توانید به حالت‌های عمیق‌تر از مدیتیشن و امواج مغزی دلتا وارد شوید.

همچنین بخوانید:   ده روش رسيدن به روياهاى بزرگ خود

عواقب سرکوب افکار و احساسات:

سرکوب افکار، یعنی تلاش برای نادیده گرفتن یا سرکوب کردن افکار، احساسات یا تجربیات ذهنی، ممکن است به عواقب منفی منجر شود. این عواقب ممکن است در دامنه‌های روحی، عاطفی و فیزیکی ظاهر شوند مانند:

۱- اضطراب و استرس:

 

 

سرکوب افکار می‌تواند باعث اضطراب و استرس شود، زیرا فشار ذهنی افزایش می‌یابد و احساسات منفی نادیده گرفته می‌شوند. از آنجا که سرکوب افکار به معنای نادیده گرفتن یا فشردن احساسات، تفکرات، یا تجربیات ذهنی است پس وقتی افکار و احساساتی که دارید را سرکوب می‌کنید، این احساسات به جای اینکه پردازش شوند و از ذهن شما عبور کنند، در ذهن نهفته می‌شوند. این موضوع می‌تواند به افزایش استرس منجر شود به دلیل:

– فشار ذهنی:

وقتی شما سعی می‌کنید افکار و احساسات خود را سرکوب کنید، فشار ذهنی افزایش می‌یابد. این فشار می‌تواند به صورت ناخودآگاه و بی‌وقفه در ذهن شما وجود داشته باشد که باعث استرس و نگرانی می‌شود.

– ناراحتی و عدم آرامش:

احساسات و افکاری که سرکوب می‌شوند، به صورت نادیده گرفته شده نمی‌شوند و همچنان در زیر سطح وجود دارند. این وضعیت ممکن است باعث ایجاد ناراحتی و عدم آرامش درونی شما شود.

– ظهور تنش:

اگر افکاری که نگران‌کننده یا ترسناک هستند را سرکوب کنید، این ترس‌ها و اضطراب‌ها ممکن است به تدریج افزایش یابند و به شکل ناخودآگاه در زمان‌ها و شرایطی که مرتبط با این افکار هستند به سطح بیایند.

– اختلال در خواب:

افکار و احساسات سرکوب شده ممکن است در خواب‌ها به شکل ناخودآگاه ظاهر شوند و باعث کابوس‌ها یا اختلالات در خواب شوند.

در کل، سرکوب افکار می‌تواند به طور غیرمستقیم منجر به افزایش استرس شود زیرا این افکار و احساسات به جای پردازش و تجربه، در زیر سطح ذهن نهفته می‌مانند و به صورت ناخودآگاه در طول زمان بروز می‌کنند.

۲- افزایش نگرانی و افکار منفی:

افکاری که سرکوب می‌شوند، ممکن است به صورت ناخودآگاه به شکل نگرانی‌ها و افکار منفی در آینده ظاهر شوند.

۳- کاهش خلاقیت:

سرکوب افکار می‌تواند باعث کاهش خلاقیت شود، زیرا افکار مهم و نوآورانه به خوبی پرورش نمی‌یابند. سرکوب افکار و احساسات می‌تواند به شدت تأثیر منفی بر خلاقیت شما داشته باشد. زیرا خلاقیت نه تنها نیاز به آزادی از محدودیت‌ها و نگاه‌های ثابت دارد، بلکه به قدرت درک و ادراک از احساسات و تجربیات هم نیاز دارد.

دلایل کاهش خلاقیت به دلیل سرکوب افکار:

– محدودیت در تفکر:

وقتی افکار و احساسات سرکوب می‌شوند، تفکر شما نیز محدود می‌شود. شما نمی‌توانید به آزادی از محدودیت‌ها فکر کنید و به ایده‌های جدید و نوآورانه دست یابید. در واقع، سرکوب افکار می‌تواند باعث شود که در الگوهای تفکری ثابت بمانید و نتوانید به دیدگاه‌ها و دیدگاه‌های جدیدی دست یابید.

همچنین بخوانید:   نقش نورون های آینه ای در شکل دهی رفتارهای شخصیت های رویا

– نداشتن انگیزه برای آزمون ایده‌ها:

خلاقیت نیاز به آزمون و امتحان ایده‌ها دارد. اما وقتی افکار سرکوب می‌شوند، انگیزه برای آزمون و ایده‌پردازی کم می‌شود. شما احتمالاً احساس نخواهید کرد که ایده‌های نو را آزمایش کنید یا به خاطر احساس ناتوانی و ترس از نقدها از آزمایش‌های خود منصرف خواهید شد.

– کاهش انگیزه و اراده:

سرکوب احساسات می‌تواند انگیزه و اراده شما را کاهش دهد. انگیزه برای ایجاد و خلق چیزهای جدید و کاوش در دنیای خود کم می‌شود و به تدریج ممکن است شما از انگیزه برای پیگیری اهداف خود باز بمانید.

به عبارت دیگر، آزادی از سرکوب افکار و احساسات، نشاط خلاقیت را تغذیه می‌کند. وقتی که توانستید با احساسات و افکار خود آشنا شوید و آنها را قبول کنید، درون شما به سوی ایده‌های نو و خلاقانه جریان خواهد یافت و خلاقیت شما به عنوان نتیجه بهبود خواهد یافت.

۴- مشکلات در ارتباطات:

اگر احساسات و افکار به طور مداوم سرکوب شوند، ممکن است بنا به دلایل گفته شده در ایجاد ارتباطات با دیگران مشکلات ایجاد شود.

۵- تأثیرات فیزیکی:

سرکوب افکار ممکن است باعث افزایش فشار خون، اختلالات خواب، سردردها و مشکلات فیزیکی دیگر شود.

۶- مشکلات روان‌شناختی:

در طولانی مدت، سرکوب افکار می‌تواند به مشکلات روان‌شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، یا اختلالات روانی منجر شود.

استراتژی بهتر این است که با افکار و احساسات خود آگاهانه برخورد کنید و از تکنیک‌های مانند مدیتیشن، مراقبه، یا مشاوره روان‌شناختی استفاده کنید تا احساسات و افکار خود را به آرامی پذیرش کنید و با آنها کنار بیایید.

 

 

مقالات مرتبط

admin
admin
درباره ردای سیاه (ادمین): تمرین کننده و نشر دهنده علوم روحی و روانشناسی (بیشتر)
اشتراک
اطلاع از
guest

4 دیدگاه ها
قدیمی ترین
جدیدترین
Inline Feedbacks
View all comments
samimi
عضو
1 سال قبل

ممنون از شما بابت این مبحث بسیار مفید.آرزوی سلامتی دارم برای ادمین گرامی و سایر عزیزان.

Jingar
عضو
11 ماه قبل

ممنون خیلی مفید بود.

رفتن به نوار ابزار