برای همه ما زمان هایی پیش می آید که در انجام برخی کارها تنبلی کنیم و آنها را به زمان دیگر موکول کنیم. به تعویق انداختن کارها می تواند هم نشانه کمال گرایی و هم کشتن فرصت ها باشد. از دلایل به تعویق انداختن اموراتی که با خود قرار گذاشته ایم انجام دهیم می توان به اضطراب، نداشتن برنامه، تنبلی، خستگی، کمال گرایی و … اشاره کرد.
این تعویق انداختن ها می تواند مانع رشد و پیشرفت شما شده و اثرات منفی بر کار، روحیه و اعتماد به نفس شما بگذارد.
در این مقاله راه حل قانون دو دقیقه ای برای کنار گذاشتن عادت به تعویق انداختن کارها و همچنین دلایل روانی پشت پرده این عادت مورد بررسی قرار می گیرد.
عقب انداختن کارها واقعا از چه چیزی ناشی می شود؟ در تعریف پایه ای، این اصطلاح یعنی موکول کردن یک کار به زمان دیگر بدون داشتن دلیل قانع کننده. ممکن است به جای انجام دادن آن کارها به امورات سرگرم کننده مشغول شوید مثل چک کردن شبکه های اجتماعی به جای انجام کار اصلی خود، سرگرم کردن خود با امورات ناچیز خانه به جای رو در رو شدن با شخص دیگر و یا انجام بازی به جای ادامه کار سخت خود.
اگر کاری را بنا به دلیلی صحیح به عقب می اندازید این شامل حال موضوع این مقاله نمی شود. به تعویق انداختن کارها معمولا دلیل معقولی نداشته و با اینکه می دانید و آگاه هستید که باید فلان کار را انجام دهید ولی از آن خودداری می کنید.
روان شناسان دلایل مختلفی را برای این امر یافته اند. یکی از آنها به میل کمال گرایی انسان باز می گردد. یعنی ممکن است شما نگران باشید که نتوانید کاری را به خوبی انجام دهید. بنابراین از انجام آن طفره می روید. همچنین شاید از خود انتظار دارید که برای انجام فلان کار حتما باید در شرایط ذهنی و جسمی ایده آل باشید و اگر در این حالت نباشید نباید سراغ آن کار بروید. پس باز هم آن را به زمان دیگر موکول می کنید.
دلیل دیگر آن می تواند عدم اطلاع دقیق از نحوه چگونگی انجام آن کار مورد نظر باشد. بنابراین در ذهن ما موضوعی گنگ و مبهم است و نمی توانیم سررشته آن را پیدا کرده و کار خود را شروع کنیم.
عامل دیگر این است که شاید آن کار چیزی نباشد که ما دوست داشته باشیم انجام دهیم و فقط زمانی که مجبور باشیم در لحظه آخر و تحت فشار آن را به اتمام می رسانیم.
به جای آنکه به تمام پروژه خود به یک باره رسیدگی کنید آن را قسمت های کوچک و قابل انجام تقسیم کنید تا در نهایت یک کار کامل در بیاید. برای مثال اگر قرار است ده سخنرانی تا آخر فصل تهیه کنید با خود عهد ببندید که هفته ای یک سخنرانی را آماده می کنید و کنار می گذارید.
اینکه وقت خود را تلف کنیم آسان به نظر می رسد ولی اگر واقعا آسان بود تا به حال این کار را انجام می دادیم. شاید از استراتژی های مناسبی برای جلوگیری از اتلاف وقت استفاده نکرده ایم. یکی از این استراتژی ها این است که حدود ۲۵ تا ۳۰ دقیقه به کار اصلی خود برسید و بین آن ۵ دقیقه استراحت کنید. این به شما کمک می کند که راحت تر تمرکز کنید و از اینکه زمان استراحت به زودی فرا می رسد هم دل خوش هستید.
سعی کنید بین عادت مثبت جدید و پاداش دادن به خود، رابطه ای ایجاد کنید. این به شما کمک می کند که مغز شما مسیرهای عصبی تشکیل دهد که بین این امور و لذت، یک رابطه ایجاد شود. بنابراین انجام مجدد آن کارها برای شما لذت بخش می شود. این پاداش قرار نیست چیز بزرگی باشد بلکه می تواند به سادگی خوردن غذایی مورد علاقه، گوش دادن به موسیقی دلخواه، صحبت کردن با یک دوست و یا تماشای یک فیلم کوتاه باشد.
اگر کاری که باید انجام دهید خیلی سنگین و بزرگ است بنابراین پاداش حسابی تری برای آن در نظر بگیرید.
روش های قبلی می تواند تا حدودی به شما کمک کند که دید بهتری نسبت به انجام کارهای خود پیدا کنید مخصوصا اگر آن کارها خسته کننده و یا سخت باشند.
ولی شاید یکی از موثرترین شیوه ها برای جلوگیری از به تعویق انداختن کارها، قانون ۲ دقیقه ای که از کتاب Atomic Habits برگرفته شده است باشد.
ایده کلی این قانون این است که هر عادت جدیدی که می خواهید در زندگی خود ایجاد کنید باید ظرف ۲ دقیقه هم قابل انجام باشد. بنابراین یک ورژن ۲ دقیقه ای از آن را باید بسازید. برای مثال اگر قرار است عادت ورزش روزانه را ایجاد کنید سعی کنید ۲۵ بار طناب بزنید و یا ۲ دقیقه بدوید. یا اگر می خواهید برای امتحان خود درس بخوانید روزی یک ورق را مرور کنید. اگرچه بعدا قرار است زمان بیشتری بگذارید ولی این قانون دو دقیقه ای به شما کمک می کند تا شروع اولیه کارها آسان تر باشد و تبدیل به عادت شود. به علاوه، هر کسی می تواند روزی دو دقیقه ورزش کند، مطالعه کند و یا مراقبه کند. سپس او به این نتیجه می رسد که این کارها آن قدر هم سخت و عجیب نیستند و او توانسته از پس انجام روزانه آنها بربیاید. وقتی یک عادت شکل بگیرد انجام مداوم آن ساده تر شده و می توان مدت زمان انجام روزانه آن را کم کم افزایش داد.